بحث امسال
ما درباره اخلاق در خانه است. در اين باره مقدمهاي را به عرض شما رساندم اگرچه
فشرده و ناقص بود. بحث امروز راجع به فصل اول بحث ماست و آن مربوط به اهميت ازدواج
از نظر علماي زيست شناسي است.
غددي كه
مربوط به غريزهي جنسي است وقتي در خون ترشح كند يك دگرگوني عجيبي در جسم و روح
جوانها پيدا ميشود. چه دختر باشند چه پسر. اين دگرگوني به اندازهاي واضح است كه
حتي در صورت جوان تأثير ميگذارد. و اسلام اين حالتي را كه براي جوان پيدا ميشود
به آن بلوغ ميگويد. بلوغ از نظر اسلام يعني وقتي كه آن غدد مربوط به غريزهي جنسي
در خون ترشح كند، و به عبارت ديگر وقتي كه يك دگرگوني عجيبي در جسم و روح جوان
پيدا شود، اسلام ميگويد بالغ شده است. آن غددي كه مربوط به عريزه جنسي است وقتي
در خون ترشح كند، خواه ناخواه يك تمايلي در جوان، چه پسر و يا دختر پيدا ميشود كه
تمايل جنسي نام دارد. و به عبارت ديگر همان وقت غريزه جنسي كه آتش زير خاكستر بوده
هويدا ميشود، عرض اندام ميكند، شكوفا ميشود. و بايد همان وقتي كه اين تمايل در
جوان پيدا شد جواب او را بگويد. ديروز در اين باره صحبت كردم و فهميديم كه اگر
جواب تمايلات را ندهيم چه مصيبتهايي پيدا ميشود و اين تمايل جنسي نظير تمايل به
آب و نان نيست. غريزه جنسي نظير غريزه حب به مال، رياست و امثال اينها نيست. اگر
حرف فرويد درست باشد همهي غرايز از آن سرچشمه ميگيرد. حرف فرويد درست نيست اما
همين اندازه بايد بدانيم كه تمايل جنسي نظير تمايل به آب و نان نيست. عشقها، ذوقها،
شعرها همه و همه از اين غريزه سرچشمه ميگيرد. شما به طور مسلم نشنيدهايد كسي
براي نان شعر گفته باشد كسي براي آب شعر گفته باشد، كسي عاشق آب شده باشد، عاشق
نان شده باشد. اما عشق مربوط به غريزه جنسي فراوان است. عشق يك انسان به انسان
ديگر به طور يقين از غريزه جنسي سرچشمه ميگيرد.
در اينجا
يك نكتهاي به جوانهاي پسر و دختر بگويم و ان اينكه اگر محبت افراطي به يكديگر
پيدا كرديد يعني دو جوان محبت افراطي به همديگر پيدا كردند، دو تا دختر محبت
افراطي به يكديگر پيدا كردند، مواظب باشند صحنهي خطرناكي براي آنها پيش آمده است
حتماً بايد جلو اين محبت افراطي را گرفت هرچه بگويد رفيقم است، هرچه بگويد امتياز
دارد، هرچه بگويد از غريزه جنسي سرچشمه نميگيرد دروغ است. محبت يك انسان، در يك
ميليون هم پيدا نميشود كه از غريزه جنسي سرچشمه نگيرد مخصوصاً در جوانها.
معمولاً اگر انساني به انسان ديگر محبت افراطي پيدا كرد اين عشق است و اين عشق از
غريزه جنسي سرچشمه ميگيرد. عشق پاك مربوط به خداست. بله ممكن است كسي عشق پيدا
كند به امام حسين(عليهالسلام) كربلايش ممكن است كسي عشق پيدا كند به حضرت ولي
عصر(عليهالسلام) و ظهورش. اما اگر مربوط به خدا و افرادي كه فضيلت آنها از خدا
سرچشمه ميگيرد نباشد بفهمد وضع خطرناكي براي او پيش آمده است. مرادم اين است كه
شعر گفتن براي معشوقش و عاشق ديگران شدن از غريزه جنسي سرچشمه ميگيرد. اما يك كسي
عاشق آب شود، عاشق نان شود، براي آب شعر بگويد، براي نان شعر بگويد چنين نيست.
هرچند گرسنه باشد اما ذوقش گل كند براي نان شعر بگويد، هرچند تشنه باشد تشنگي او
ذوق او را تحريك كند براي آب شعر بگويد اين چنين نيست. از اينجا پي ببريد كه غريزه
جنسي ولو حرف فرويد درست نباشدـ كه درست نيستـ اما يك حسلب خاصي دارد. همه و
همه، جوان، پدر و مادر جوان و جامعه بايد براي آن يك حساب جداگانهاي باز كنند
چنانچه اسلام يك حساب جداگانهاي باز كرده است.